بعد یه شبایی هست در زندگانی که باید
آهنگ تیتراژ پایان دربارهٔ الی رو بذاری
بعد در حالی که پای یخ زدت چسبیده به شوفاژ
با بلوز پشمی
بری دم پنجره
و نفهمی که کی دود سیگار دانهیلت که داری میدی بیرون
تموم میشه
انقد که از سرما
دود و بخار نفست قاطی میشه.
انقد که تا وقتی نفس داری
فقط دود میبینی و دود
...
آهنگ تیتراژ پایان دربارهٔ الی رو بذاری
بعد در حالی که پای یخ زدت چسبیده به شوفاژ
با بلوز پشمی
بری دم پنجره
و نفهمی که کی دود سیگار دانهیلت که داری میدی بیرون
تموم میشه
انقد که از سرما
دود و بخار نفست قاطی میشه.
انقد که تا وقتی نفس داری
فقط دود میبینی و دود
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر