۱۳۸۶/۱/۱۶


به خودش هم گفتم...

مي دوني؟ واقعا" برام داره غير قابل تحمل مي شه

انگار ماه و خورشيد و فلک در کارند که منو بشکونن

اين همه که توي اين سال از دوست و رفيقام ضربه خوردم تو کل عمرم نخورده بودم...

از آدمايي که مي گن دوستت دارن و توي دلش نقشه ي مرگتو مي کشن اين قدر ديدم که نمي تونم همشون رو به خاطر بيارم

نمي دونم چند نفر ممکنه باشن که ..............