دنیا رو می بینی چه جوری می چرخه؟ یه روز از یه عشق بی سر و ته که مال تو نیس می گی و خیلی راحت قضاوت می کنی و رد می شی، یه روزم نوبت خودته...
این جوری می شه که شب از درد به خودت می پیچی و اشک می ریزی بلکه شاید ...
ولی هیچی نمی شه؛ صبح با خستگی و کرخی بیدار می شی و روز از نو؛ روزی از نو.
این جوری می شه که توی سرمای 10- درجه؛ دیگه مهم نیست که داری یخ می زنی و دستات حس نداره؛ مهم اینه که می خوای دود کنی همه چیزُ فوووووووووت کنی که گم شه توی هوا...
ولی زهی خیال باطل...
اند دیس گُز آن اند آن اند آن ...
این جوری می شه که شب از درد به خودت می پیچی و اشک می ریزی بلکه شاید ...
ولی هیچی نمی شه؛ صبح با خستگی و کرخی بیدار می شی و روز از نو؛ روزی از نو.
این جوری می شه که توی سرمای 10- درجه؛ دیگه مهم نیست که داری یخ می زنی و دستات حس نداره؛ مهم اینه که می خوای دود کنی همه چیزُ فوووووووووت کنی که گم شه توی هوا...
ولی زهی خیال باطل...
اند دیس گُز آن اند آن اند آن ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر