۱۳۸۹/۹/۱۳

بعضی وقت‌ها از خواب پامی‌شی می‌بینی دیگه نیس. 
به همین سادگی... دیگه نیست. هرجا می‌گردی پیداش نمی‌کنی...
زیر تخت.. توی کمد... توی عکسات... توی خاطره‌هات...
توی قلبت... فکرت... نیست
یه روز پا می‌شی می‌بینی تو موندی و یه زندگیِ خالی از او....

۹ نظر:

آریانا دبیراجلال گفت...

نیست
جوری که انگار ازروز اول نبوده...

LITTLE WING گفت...

انگار خالي شدي...

حامد داراب گفت...

و من تاب را از یاد برده ام
زمانی که کودکی ام را تکان می داد
و سالهاست که درخواست آینه را اجابت نمی کنم

انسان گفت...

هیچ وقت به سایه ات روی زمین خیره شدی که مونست توی تنها بعدظهری است که دلت نمیخواست هیچ کسی را ببینی و به اجبار باید اون را تحمل میکردی تا فاصله بعد ظهر تا غروب را با اون به سر کنی بدون انتخاب و با اجبار اما تلخ

مهتا گفت...

بعد فقط یه بغض گنده می مونده تو گلوت برای همیشه

شکیبا گفت...

وبلاگتو دوست دارم ای دوست

www.shabyekshabdo.wordpress.com

ناشناس گفت...

این رسم زندگیه ...هیچ چیز همیشگی نیست ..متاسفانه

امید گفت...

اگر نداند و برود همان رفتنش بهتر...
اگر بداند و برود نداستن از من است یا از او..اگر از من است پس نگرانی از بابت چیست ؟ ...اگر چنین نیست پس دانستنش هم عین ندانستن است پس هر چه زودتر برود بهتر...

ناشناس گفت...

ای بابا سخت نگیر...
جاش زیر تخت نبوده!
توی کمد نبوده ..
تو قلبت و.. نبوده ...
معمولا بعضی ها هستن که نباید هیچ جا باشن و همیشه یه روح ازشون هست!