توی اون چندوقت خوشحالی و در عرش بودن، هرچی که تو گودر از سختیهای بهدوشکشیدنِ روابط میخوندم؛ پیش خودم میگفتم چهقدر خوب که میتونم بگم نه، اینقدرها هم سخت نیس. به خودم میبالیدم و میخواستم هوار بکشم که آهای آدما، ببینین من با بهترین آدم، قشنگترین رابطهی ممکن رو دارم.
ولی نگفتم چون میخواستم فقط مال خودم باشی. حالا میفهمم که ترسِ بیجایی بود.
هیچوقت مال من نبودی.
ولی نگفتم چون میخواستم فقط مال خودم باشی. حالا میفهمم که ترسِ بیجایی بود.
هیچوقت مال من نبودی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر